قصد داریم در زمستان امسال، کارگاه آموزش داستاننویسی را برگزار کنیم. در این فاصله در نظر داریم که مقدمات و مبانی داستان را در اختیار شما عزیزان بگذاریم. به همین مناسبت، در روزهای پیش رو، سلسله مقالاتی در باب اشتباهات رایج در ابتدای مسیر داستاننویسی را منتشر خواهیم کرد. به موازات آن، تمرینهایی برای شروع داستاننویسی ارائه میکنیم تا آموزشها، جنبه عملی هم داشته باشد. قسمتهایی قبلی این سلسله مقالات را در زیر بخوانید:
انتخاب موضوعات ناآشنا یا موضوعات دشوار
بسیاری از نوآموزان داستاننویسی فکر میکنند برای نوشتن داستان، حتما موضوعات و ایدههای شگفتآور باید انتخاب کرد. غافل از آن که در موضوعات ساده و معمولی هم ظرفیت چشمگیری نهفته است؛ فقط کافی است روش استخراج و ارائه آن را یاد گرفت.
مثال: نفوذ جاسوس انگلیسی در سازمان انرژی اتمی ایران.
گسترش این موضوع، غیر از تسلط بر تکنیکهای داستاننویسی، به اطلاعات ویژهای نیاز دارد؛ از جمله: شناخت کلی و کامل سازمان انرژی اتمی، آشنایی با روشهای جاسوسی و ضد جاسوسی، شناخت اختیارات و محدودیتهای بازپرسی و…
در دوره نوآموزی، انتخاب این موضوعات به نوعی لقمه بزرگتر از دهان است؛ لقمه ای که گلوگیر داستاننویس میشود. پس چه باید کرد؟
بهتر است ابتدا از موضوعات آشنا یا ساده بنویسید؛ موضوعاتی که دائم با آن سر و کار دارید؛ حتی اگر در نگاه اول جذاب نباشد. رعایت این نکته، بار گران تحقیق را از دوش شما برمیدارد.
روش دیگر، تبدیل موضوعات ناآشنا یا دشوار به موضوعات آشنا و ساده است؛ مثلا قسمتهای آشنا از موضوع ناآشنا را برای نوشتن انتخاب کنید. البته استفاده از این روش، به خلاقیت و مهارت خاص نیاز دارد.
پس داشتهها، تواناییها و تجربههای خود را اصلا دست کم نگیرید. هلن کلر نه بینایی داشت، نه شنوایی و نه قدرت گفتار. با وجود این محدودیتها، نویسنده شد؛ نویسندهای نامآشنا و ماندگار.
با این توضیحات، از خود بپرسید:
– در زندگی شخصیام چه ناگفتههایی دارم؟
– در طول روز بیشتر با چه چیزی درگیر هستم؟
– چه کسانی را نسبتا عمیق درک میکنم؟ چه کسانی را نه؟
– داشتهها و نداشتههای من چیست؟ (شناخت امکانات و محدودیتها)
– در طول روز، چه چیزی بیش از همه آزارم میدهد؟ (در حالی که دیگران از کنار آن ساده میگذرند.)
– و…