قصد داریم در زمستان امسال، کارگاه آموزش داستاننویسی را برگزار کنیم. در این فاصله در نظر داریم که مقدمات و مبانی داستان را در اختیار شما عزیزان بگذاریم. به همین مناسبت، در روزهای پیش رو، سلسله مقالاتی در باب اشتباهات رایج در ابتدای مسیر داستاننویسی را منتشر خواهیم کرد. به موازات آن، تمرینهایی برای شروع داستاننویسی ارائه میکنیم تا آموزشها، جنبه عملی هم داشته باشد. قسمتهای قبلی این سلسله مقالات را در زیر بخوانید:
قسمت اول، قسمت دوم، قسمت سوم، قسمت چهارم
انتشار زودهنگام داستان و نظرخواهی از مخاطبان
اولین داستان کوتاهم را که نوشتم، مثل اسفندِ روی آتش، بالا و پایین میپریدم. عالم و آدم را میخواستم خبر کنم که بیایید و ببینید من چه کردم! دوست داشتم همه داستانم را بخوانند و مهارتم را تحسین کنند…
این ذوقزدگی، بخشی جداییناپذیر از نویسندگی است؛ مخصوصا در ابتدای راه. البته بدون مهار این میل چه بسا مسیر رشد، ناهموار و دشوار شود.
داستاننویس نوآموز، مثل نهال است؛ شکننده و شکلپذیر. این نهال، اگر طوفان نظرات منفی را تاب بیاورد؛ محتمل است که در برابر تندباد نظرات مثبت، سر کج کند، و بیقواره و بیقاعده قد بکشد. چون افراد نابلد و همدل، نویسندههای نوآموز را به ادامه اشتباهاتشان تشویق میکنند؛ متخصصهای ناهمدل هم با عیبجویی و تندخویی، فرصت آزمون و خطا را از آنها میگیرند. بنابراین از هر کسی نباید نظرخواهی کرد؛ مگر از افراد متخصص و منصف.
تجربه نشان داده است که هنرجوهای نوقلم، به دلگرمی نیاز دارند تا عیبیابی. با گذر زمان، خودشان بسیاری از ایرادهای ابتدایی را میفهمند. کمبودهای اساسی را هم، با راهنمایی آموزگار میشناسند، و رفته رفته با تمرین و تکرار برطرف میکنند.
پس چه بهتر که در آغاز راه، خویشتندار باشید. به زودی زمان شکفتن و بالیدن فرا میرسد. در این فاصله، بُرد با کسی است که مدتی سر در لاک خود فرو کند، و بیسر و صدا بنویسد. کمی سخت است؛ اما به نفع شما است.
یک نظر
تعقيب: اشتباهات رایج در ابتدای مسیر داستاننویسی (6) | نوقلم