پیشتر توضیح دادیم که به قطعهقطعه کردن داستان، فصلبندی گفته میشود؛ مثل قسمتقسمت کردن سریال. فصلبندی با قالب روایی و راوی رابطه نزدیک دارد. البته بیش از همه، از الگوی روایی تاثیر میگیرد؛ مخصوصا هنگامی که ترتیب زمانی حوادث داستان را بخواهیم به هم بزنیم. در همین خصوص، محمدحسن شهسواری گفته است: «به محض آن که بخواهیم فرم خطی زمان را از بین ببریم و داستان را از جای دیگری شروع کنیم، باید رمان را دستهبندی موضوعی کنیم.» (حرکت در مه، ص 130) این دستهبندی موضوعی، همان فصلبندی است. قبلا دانستیم «رماننویسی (در غالب موارد) حرکتی است بین دانایی و شهود. یعنی نه میشود تکتک جملات یک رمان را از قبل دانست و آنها را نوشت... و نه میشود هیچ چیز در مورد رمان ندانست و آن را شروع کرد.» (حرکت در مه، ص 136) بر اساس همین آموزه، اگر پیش از نوشتن داستان، بدانیم هر فصل داستان، حدودا کجا شروع و کجا تمام میشود، احتمال زمینگیر و سردرگم شدن به حداقل میرسد. علاوه بر این، به کمک فصلبندی، میتوان به سادگی در زمانها و مکانهای گوناگون داستان رفت و آمد کرد. همچنین، بر اساس تعداد فصلها، میتوان حجم نهایی رمان را تخمین زد. دیگر امتیاز ارزشمند فصلبندی، برقراری نظم و انضباط در مرحله نگارش رمان است. مثلا میتوانیم با خودمان قرار بگذاریم هر هفته یکی از فصلهای رمان را بنویسم. در این وضع، با جیرهبندی رمان، هر بار تکهای از آن را کامل میکنیم. با این توضیح، برای هر فصل بهتر است به این پرسشها پاسخ دهیم: 1- موضوع فصل چیست؟ 2- در کدام زمان و مکان میگذرد؟ 3- چه کسی ماجرا را تعریف میکند؟ 4- در کدام قالب روایی؟ با کدام زاویه دید؟ برای مثال، هر فصل از رمان سمفونی مردگان را یک شخصیت روایت میکند؛ اورهان، سورملینا و راوی ناشناس سوم شخص. حتی فصل چهارم به ذهنیات هذیانی آیدین اختصاص دارد. در رمان سنگ صبور نیز شخصیتهای احمد آقا، بلقیس، کاکلزری، جهانسلطان و سیفالقلم هر یک از دید خود ماجرا را بازگو میکنند. صحنه صحنه واحد کوچکتر از فصل است. هر فصل از چند صحنه تشکیل میشود. صحنه وابسته به مکان است. در نتیجه، با تغییر مکان، صحنه نیز تغییر خواهد کرد. اگر فصل کوتاه باشد، غالبا فصل و صحنه یکی میشوند. مثال 1: در فصل اول رمان فیل در تاریکی، با شخصیت اصلی (جلال امین) آشنا میشویم. برادر او قرار است تا چند روز دیگر، با ماشین خارجیاش از راه زمینی به ایران برگردد. ماجرا از زبان راوی ناشناس، بیرون داستان و آگاه به ذهنیات جلال روایت میشود. زمان این فصل، یک روز کاری از صبح تا شب و مکان آن در گاراژ است. همچنین، موضوع (برگشت برادر از سفر فرنگ) با جزئیات بیشتر، در قسمتهای مختلف گاراژ، و طی سه صحنه ارائه میشود. در صحنه اول از این فصل، متوجه میشویم که ماشین جلال را سرقت کرده و به آن آسیب زدهاند. جلال از این بابت نگران است. گویی کسی با او دشمنی داشته است. در همین حال، نامه برادرش را دریافت میکند و از بازگشت او مطلع میشود. در صحنه دوم، جلال ماجرای سرقت از ماشین را با یکی از تعمیرکاران گاراژ در میان میگذارد. همچنین، ماشین را به کارگران میسپارد تا آن را تعمیر کنند. در صحنه سوم هم جلال گذشتهاش را مرور میکند. همچنین، دلش شور میزند برادرش سالم و بدون دردسر به ایران برسد. شاید دشمنان برای ضربه به جلال، به برادر مسافر او آسیب بزنند. مثال 2: فرض کنیم میخواهیم یکی از فصلهای ابتدایی رمان نقش بر آب را صحنهبندی کنیم. در فصل یادشده، خلیل با همکاران خود گفتگو میکند. از گفتگوی او میفهمیم که دنبال زندگی بیدردسر است. در میانه گفتگو، خریدار ماشین سر میرسد. ادامه ماجرا بر چانهزنی خریدار و مخالفت خلیل با فروش ماشین است. در آخر هم زن عمو زنگ میزند و ماجرای آمدن طلبکاران را به خلیل خبر میدهد. این فصل را به سه صحنه میتوان قسمت کرد: در صحنه اول، گفتگوی خلیل و همکاران را شاهد هستیم. صحنه بعدی گفتگوی خلیل و خریدار در خلوت به صرف چای و شیرینی است. صحنه سوم خلیل در دفتر گاراژ پای تلفن با زن عمو حرف میزند. روش فصلبندی و صحنهبندی برای اجرای عملیات فصلبندی و صحنهبندی، روشهای متفاوت وجود دارد. مثلا میتوان برای هر فصل، عنوان مخصوص در نظر گرفت؛ مثل رمان «دره وحشت» از آرتور کانن دویل. روش دیگر در فصلبندی و صحنهبندی استفاده از شماره است؛ مثل «مدیر مدرسه» نوشته جلال آلاحمد. از نشانه * یا *** یا □ میتوان بین فصلها و صحنهها استفاده کرد. البته ضرورتی ندارد صحنهها را از هم جدا کنیم. در ادامه، به ترتیب، صحنهبندی رمان «همسایهها» از احمد محمود و رمان «کیمیاگر» از پائولو کوئلیو را پیش رو دارید. صحنهبندی همسایهها با □ و صحنهبندی کیمیاگر با *** صورت گرفته است. فصلبندی و صحنهبندی محدود به روشهای نامبرده نیست. میتوان از روشهای خلاق و خودساخته نیز استفاده کرد. مثلا در رمان «فیل در تاریکی» از قاسم هاشمینژاد، نویسنده فصلها را با روزهای هفته و صحنهها را با شماره از هم جدا کرده است. من برای فصلبندی رمان نقش بر آب، ابتدا ماجرای خلیل را نوشتم. بعد به ذهنم رسید ماجرای نوید را در میان ماجرای خلیل پخش کنم؛ یعنی یک یا دو فصل از ماجرای خلیل، بعد ماجرای نوید؛ همینطور تا آخر. برای این کار، باید ابتدا ماجرای نوید را مینوشتم، بعد آن را میان ماجرای خلیل خُرد میکردم؛ اما من نوید را به قدر لازم نمیشناختم. همین قدر میدانستم که برادرش رشید را در کودکی از دست داده و حالا به خون خلیل تشنه است. در پایان هم خلیل را با چاقو میکشد. باید حتما او را بیش از اینها میشناختم. بنابراین، با خودم قرار گذاشتم قبل از نوشتن ماجرای او، شناسنامهاش را کامل کنم. جالب آن که با تکمیل شناسنامه نوید، مضمون جدیدی برای رمان یافتم. برای مشاهده شناسنامه شخصیت نوید، روی نوار زیر کلیک کنید. بعد از تکمیل شناسنامه نوید، طراحی ماجرای او برایم آسان شد. حالا ماجرای هر دو شخصیت را داشتم. در گام بعدی، ابتدا ماجرای خلیل و سپس ماجرای نوید را قطعهقطعه کردم. سرانجام این قطعات را با نظم دلخواه ادغام کردم. تعداد فصلها سی تا شد. فصلبندی طرح رمان نقش بر آب را از اینجا دانلود کنید. علیالحساب از نتیجه راضیام؛ البته شاید بعدها به فراخور نیاز یا سلیقه شخصیام، در آن دست ببرم و تعداد فصلها را کم و زیاد، یا ترتیب آنها را عوض کنم. فعلا باید مدتی طرح فصلبندی شده را کنار بگذارم تا آتش اشتیاقم خاموش شود. بعدا برمیگردم و آن را مرور میکنم. در این صورت، بهتر میتوانم کاستیها و کمبودهایش را تشخیص دهم و با بازنویسیهای مکرر، آن را به شکل دلخواه درآورم. فیلم پیشنهادی فیلم سینمایی «مورد عجیب بنجامین باتن» روایتگر ماجرای نوزادی است که پیرمرد به دنیا میآید و با گذر زمان جوانتر میشود. شرح کامل زندگی او را از بدو تولد تا آخرین لحظه حیات، از زبان همسر بیمارش میشنویم. فیلم مدام بین حال و گذشته در رفت و آمد است. برای تماشای فیلم، روی تصویر فوق کلیک کنید. داستان پیشنهادی رمان «عقاید یک دلقک» سرگذشت هانس، دلقک شکستخوردهای را روایت میکند که در پی شکست عشقی، به تازگی به زادگاه خود بازگشته است، و ضمن پناه بردن به الکل، برای تسکین دردهای خود، زندگیاش را مرور میکند. این رمان نیز، دائم در حال و گذشته در نوسان است. برای دانلود نسخه رایگان رمان، روی تصویر فوق کلیک کنید. برای دانلود نسخه پولی اینجا کلیک کنید. تمرین: با همین داشتهها و دانستههای فعلی، ایده پیشنهادی زیر را به سلیقه و به کمک تخیل خود گسترش دهید و از آن داستان کوتاهی کامل، بین 300 تا 500 کلمه بنویسید. داستان را در قسمت پاسخ تمرینهای همین درس وارد کنید: کارمندی با سه ماه حقوق عقبافتاده، از فردی پرنفوذ و به ظاهر موجه، پیشنهاد رشوه میگیرد تا کار او را سریعتر راه بیندازد. گفتنی است که کارمند این شغل را یک سال پیش، با دوندگی بسیار، و با سفارش و وساطت یکی از اقوام معتبر خود به دست آورده است. در عین حال، کارفرمای او فردی بددهن، بهانهگیر، نمکنشناس و با مدرک تحصیلی جعلی است. امشب کارمند با خانوادهاش، مهمان همان فرد پرنفوذ و به ظاهر موجه است. جالب آن که فامیل معتبر هم حضور دارد. تذکر: در این جلسه از فیلمها و داستانهای متعدد نام بردیم. مخصوصا لینک آن را نگذاشتیم تا ذهن شما آشفته و متشنج نشود. فعلا فقط بر تمرینهای جلسه و منابع پیشنهادی تمرکز کنید. بعدها لینک دانلود همه داستانها و فیلمها ارائه خواهد شد. تذکر ۱: برای مشاهده تمرینها، باید حتما با نام کاربری و کلمه عبور وارد شوید. تذکر ۲: برای مشاهده تمرینها، روی دکمه آبی رنگ «مرور آزمون درس» کلیک کنید. تذکر ۳: بعد از پاسخ به تمرینها، روی دکمه آبی رنگ «درس را تکمیل کن» کلیک کنید.