سلام
همراهان عزیز نوقلم!
لطفا پرسشهای خود را درباره نویسندگی و مسائل مرتبط با آن، در قسمت نظرات همین صفحه بنویسید. وظیفه خود میدانیم تا حد ممکن، در اسرع وقت پاسخگوی پرسشهای شما باشیم.
اگر ایمیل ندارید، مراحل ساخت آن را در ویدئوی زیر تماشا کنید.
نوقلم را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید:
سلام من اهل اصفهانم توی اصفهان زیاد کارگاه خوب نیست کارگاه داستان هست اما خوب نیست من خیلی نویسندگی رو دوست دارم دارم خودم کتاب داستان نویسی کمک برای بهتر داستان نوشتن می خونم اما یه وقتای نمی شه من رزومه ندارم هر جا بخوام تنها چیزی که می پرسن رزومه و نمی دونم با چه انتشاراتی باید شروع کنم ؟ کاش کمکم کنید
سلام
خانم رحیمی برای این که کلی گویی نکنم، و پاسخ اثرگذار و کارساز به شما بدم، لازم است چند مطلب رو بدونم:
۱- چند وقت است که مینویسید؟
۲- چه کارگاههایی (نام آموزشگاه یا سازمان برگزار کننده) شرکت کردید؟
۳- استادان چه کسانی بودند؟
۴- دقیقاً از چه چیزی در این کارگاهها ناراضی بودید؟
۵- هماکنون از کدوم کتاب آموزشی برای فراگیری داستاننویسی استفاده میکنید؟
۶- کتابی که برای چاپ به انتشارات بردید چیه؟ (رمان؟ مجموعه داستان کوتاه؟)
سلام من مدتی هست که دارم تلاش میکنم به نوشتن داستانهای کوتاه ولی هر چه سعی میکنم نمیشه. فکر میکنم مشکل از روش داستان نویسیام باشه.
نعمولا وقتی ایدهای به ذهنم میرسه خب دلم میخواد بنویسمش ولی با خودم میگم اصلا تو چی میخوای بگی؟ پشت این داستانت چه حرفی هست؟ اما وقتی برای این سوالا به در بسته میخورم، سرخورده میشم. میگم نه داستان نوشتن کار تو نیست تو که اصلا نمیدونی مضمون داستانت چیه؟ همین باعث میشه برای ایده بگردم دنبال مضمونی. این به نظر شما اشتباهه؟ یعنی مضمون یک داستان باید با همون ایده بیاد؟ یا اینکه فکر کردن راجعبه اینکه این داستان قرار چی بگه حین نوشتن اشکالی نداره. مثلا الان ایدهی داستانی دارم راجعبه یک زن مستاجر که به مشکل میخوره ولی نمیدونم این داستان میخواد چی رو به مخاطب بگه. تا حالا نتونستم سر همین داستانی رو تموم کنم. همهاش به بن بست خوردم چون میدونم جاش تو پیرنگ خالیه..
سلام
محمد جان! نمیدونم چند وقت است که مشغول خواندن و نوشتن هستید. اما اول کار، به خودتون سخت نگیرید. من میتونم درباره مضمون، نکاتی رو برای شما بنویسم؛ ولی اگر در ابتدای راه هستید، فعلا فقط بنویسید. اشکالی نداره اگر داستانهای شما، از نظر مضمون، کامل نباشند. وقتی ده-بیست تا داستان بنویسید، تصور روشنتری از مشکلتون به دست خواهید آورد. پیشنهاد میکنم حتما نوشتههاتون رو بایگانی کنید و به کسی نشون ندید. بعدها، حین بازخوانی، فرصت دارید تا اشکالات داستان رو پیدا و برطرف کنید. اما اگر به هوای نوشتن داستان کامل، با مضمون عالی، نوشتن رو به تأخیر بندازید، چه بسا قلمتون خشک بشه. داستان ابعاد گوناگون داره. نمیشه یکباره همه رو عالی نوشت. شاید یه بار ماجرا رو خوب بنویسید؛ ولی توصیفات چنگی به دل نزنه. شاید یه بار شخصیتها رو خوب پرداخت کنید؛ اما دیالوگهای بیرمق از آب در بیاد و… . پس فعلا بنویسید؛ بدون نگرانی از نتیجه و کیفیت نهایی کار. گام اول، عادت کردن به نوشتن است. بعدا حین بازنویسی، روی اشکالات تمرکز کنید، و برای برطرف کردنشون، پی راه چاره بگردید.